دستگاع عصبی مرکزی :: بیولایف متنوع ترین و متفاوت ترین سایت داروسازی فارسی زبان در حهان

بیولایف متنوع ترین و متفاوت ترین سایت داروسازی فارسی زبان در حهان

بیولایف متنوع ترین و متفاوت ترین سایت داروسازی فارسی زبان در حهان است. در این وب سایت،از مطالب علمی و پایه گرفته تا صنعت داروسازی بحث خواهد شد.

بیولایف متنوع ترین و متفاوت ترین سایت داروسازی فارسی زبان در حهان

بیولایف متنوع ترین و متفاوت ترین سایت داروسازی فارسی زبان در حهان است. در این وب سایت،از مطالب علمی و پایه گرفته تا صنعت داروسازی بحث خواهد شد.

بیولایف متنوع ترین و متفاوت ترین سایت داروسازی فارسی زبان در حهان

امید است با ورود شما به این وب سایت،
دانش و آگاهی شما بازدیدکنند گرامی،
از دانش داروسازی بیشتر شود.

آخرین مطالب
آخرین نظرات

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دستگاع عصبی مرکزی» ثبت شده است

۱۴
تیر

خارجی ترین لایه ی شبکیه که به choroid لایه عروقی چسبیده است.

 اعمال:

1 ) این لایه سرشار از رنگدانه های ملانین است. این رنگدانه اهمیت بسیار بالایی دارد زیرا اگر این لایه سیاه نبود، موج نوری نمی توانست به

راحتی از آن عبور کند و به فوتورسپتورها برسد و دائما منعکس می شد و قسمت های مختلف شبکیه را تحریک می کرد. افراد دارای بیماری

زالی )آلبینو( هستند، در این ناحیه از شبکیه ملانین ندارند و بنابراین مشکل بینایی داشته و ناگزیرند که دائما از عینک آفتابی استفاده کنند.

2 ) لایه ی پیگمانته با این که سلول عصبی نیست اما برای سلول های عصبی بسیار مهم است. این سلول ها دارای پایک هستند و قسمت خارجی

فوتورسپتورها را دریافت می کنند و آن ها را تغذیه می نمایند. هنگام Retinal detachment ، پایک ها از فوتورسپتورها فاصله گرفته و

دیگر نمی توانند آن ها را تغذیه کنند )اگر فاصله بیش از 50 میکرون باشد( و سلول ها دچار مشکل و در نهایت مرگ می شوند.

3)فاگوسیتوز: فوتورسپتورها دائما فوتوپیگمان ها را ساخته و جایگزین فوتوپیگمان های قبلی می کنند. این لایه در جمع آوری مواد دفعی مثل

فوتو پیگمان های قدیمی نقش مهمی دارد.

4 ) یکی از محل های ذخیره ی ویتامین A هستند. ویتامین A از پیش ساز های ساخت فوتوپیگمان ها می باشد.

  • محمد امین
۰۴
بهمن

خیلی از افردا تصور می‌کنند مغز و مخ یکی است اما مغز به مجموع بافت‌های عصبی داخل جمجمه و عروق و اعصاب پیرامون آن و پوشش‌های مختلف آن می‌گویند در حالی که مخ فقط به دو نیمکره عصبی و محتویات سلولی آن گفته می‌شود. مخ بزرگ‌ترین قسمت مغز است و دارای دو نیمکره است که توسط رشته‌های عصبی محکم و سفید رنگی به هم متصلند و ارتباط دو نیم‌کره نیز از طریق همین رشته‌های عصبی صورت می‌گیرد.

 

**مغز همان مخ نیست**


قسمت سطحی مخ، خاکستری رنگ است و قشر مخ نامیده می‌شود. قشر مخ در انسان به علت وسعت زیاد خود و جای گرفتن در فضای محدود حالت چین خورده دارد. در زیر قشر مخ ماده سفید رنگی وجود دارد که از اجتماع رشته‌های عصبی میلین‌دار تشکیل شده است و این رشته همان دنباله‌های نورون‌هایی هستند که در قشر خاکستری با سایر قسمت‌های دستگاه عصبی قرار دارند.

 

  • محمد امین
۰۳
بهمن

مُخچه عریض ترین قسمت مغز عقبی(hind brain) است که در حفرهٔ جمجمه‌ای عقبی(posterior cranial fossa) قرار دارد.

 

مخچه از نظر لغوی کلمه‌ای لاتین بوده و به معنی مغز کوچک می‌باشد. مخچه بزرگترین بخش پس‌مغز است و در حفرهٔ مغزی پسین یعنی در عقب بصل النخاع و پل مغزی و در زیر چادرینه مخچه قرار می‌گیرد. 

مخچه مسئول هماهنگ کردن حرکات ارادی بدن می‌باشد. در بخش قدامی، مخچه در مجاورت با بطن چهارم مغزی، پل مغزی و بصل النخاع قرار گرفته و در ناحیهٔ خلفی تحتانی در مجاورت با بخش صدفی استخوان پس سری و در ناحیهٔ فوقانی در مجاورت با چادر مخچه‌ای قرار دارد. 

مخچه ظاهری شبیه تخم مرغ داشته و دچار مقداری تغییر شکل شده است، بدین معنی که از بالا به پایین پهن شده و در خط وسط فشرده شده و از طرفی به طرف دیگر کشیده شده است.

 مخچه وزنی معادل با ۱۵۰ گرم دارد (مردان بزرگسال). در بالغین وزن مخچه یک هشتم و در اطفال یک بیستم وزن مغز را تشکیل می‌دهد.

 

  • محمد امین
۰۳
بهمن

مَغْز یکی از حسّاس‌ترین و پیچیده‌ترین اعضای بدن در همه مهره داران و بیشتر بی‌مهرگان است که در برخی گونه‌ها ۲ درصد از وزن بدن جان‌دار را تشکیل می‌دهد. در انسان تا بیش از ۳۰ درصد کالری (انرژی) روزانه را مصرف می‌کند و بیشتر انرژی خود را از کربوهیدرات‌ها (گلوکز خون) جذب می‌کند و این سوخت را سریع می‌سوزاند حتّی زمانیکه شخص در خواب است، مغز بیشتر از هر عضوی از بدن اکسیژن مصرف می‌کند. به نارسایی مغزی اسکم مغزی می‌گویند.

مغز شامل نیمکره‌های مخ، مخچه و ساقه مغز است. بیشتر حجم مغز را نیمکره‌های مخ تشکیل می‌دهند. نیمکره‌های مخ باعث می‌شوند تا انسان بتواند فکر کند و حرف بزند و مسائل را حل کنند.

نیمکره چپ فعالیت‌های نیمه راست بدن و نیمکره راست فعالیت‌های نیمه چپ بدن را کنترل می‌کند. اما آنها همکاری هم دارند مثلاً در موقع نگاه کردن.

مخچه هم مرکز تعادل بدن است و با ورزش‌های مانند ژیمناستیک و بند بازی تقویت می‌شود.

بخش دیگر مغز ساقه مغز است که واصل مخ و مخچه به نخاع است. ساقه مغز شامل سه بخش است: مغز میانی و پل مغزی و بصل النخاع. بصل النخاع در بالای نخاع است و مرکز فعالیت‌های غیرارادی بدن است و برای همین مشهور بهگره حیات است.

 

  • محمد امین
۰۳
بهمن

دستگاه عصبی اتونوم یا خودمختار

 

 

آن دسته از نورونهای حرکتی که فعالیت عضلات صاف ، ترشح غدد ، ریتم قلب و در مجموع فعالیت ارگانهای احشایی را تنظیم می‌کنند تحت عنوان سیستم عصبی اتونوم شناخته می‌شوند. دستگاه عصبی اتونوم از تعداد زیادی گانگلیون اتونوم و دو نورون حرکتی در هر زنجیره به نام نورونهای پیش‌ گانگلیونی و پس گانگلیونی تشکیل شده است. نورنهای پیش گانگلیونی ، نورونهایی هستند که جسم سلولی آنها در سیستم عصبی مرکزی قرار گرفته و اکسون آنها برای سیناپس با نورون بعدی تا گانگلیون امتداد یافته است.

 

 

نورونهای پس گانگلیونی ، نورونهایی هستند که جسم سلولی آنها در گانگلیونی واقع شده و اکسون آنها تا ارگان عامل امتداد یافته و پایانه عصبی را تشکیل داده است. در نورون پیش گانگلیونی و پس گانگلیونی در محل گانگلیون با یکدیگر سیناپس می‌یابند. اعصاب حرکتی سیستم عصبی اتونوم از دو بخش سمپاتیک و پاراسمپاتیک تشکیل شده است.

 

 


 

 

 

 

  • محمد امین
۰۳
بهمن

دستگاه عصبی خودگردان (Autonomic nervous system) در برگیرنده آن دسته از نورون‌های حرکتی است که فعالیت ماهیچه‌های صاف، تراوش غده‌ها، تپش قلب و روی هم رفته کنش اندام‌های درونی را ساماندهی می‌کنند. این سامانه بطور کلی غیرارادی بوده و بر اندام درونی بدن تاثیر می‌گذارد.

 

دستگاه عصبی خودگردان از شمار فراوانی گره‌های عصبی خودکار و دو نورون حرکتی در هر زنجیره به نام نورون‌های پیش گره‌ای و پس گره‌ای تشکیل شده‌است. نورون‌های پیش گره‌ای، نورون‌هایی هستند که جسم سلولی آنها در دستگاه عصبی مرکزی قرار گرفته و آکسون آنها برای سیناپس با نورون بعدی تا گره عصبی ادامه یافته‌است.

 

  • محمد امین
۰۳
بهمن

دستگاه عصبی پیکری یا دستگاه عصبی ارادی بخش ارادی از دستگاه عصبی پیرامونی است که اعصاب موجود در ماهیچه‌های اسکلتی و همچنین ماهیچه زبان را شامل می‌شود و باعث حرکت ارادی در بدن می‌گردد. برخی از فعالیت‌ها در این دستگاه همچون انعکاس‌های نخاعی، غیرارادی‌اند. این سامانهٔ عصبی را با علامت اختصاری SoNS نشان می‌دهند. دستگاه عصبی پیکری از فیبر عصبی آوران و وابران تشکیل شده است.

 

 

  • محمد امین
۰۳
بهمن

دستگاه اعصاب محیطی از اعصاب مغزی (Cranial nerves)، اعصاب نخاعی (Spinal nerves) و عقده‌های مربوط به آنها تشکیل شده‌است.

 

اعصاب مغزی

ساقه مغز جایی است که اکثر اعصاب مغزی از آنجا منشأ می‌گیرد و عددهای یونانی نشان دهنده شماره زوج‌های جدا شده‌است

اعصاب مغزی ۱۲ جفت می‌باشند. اگرچه دو جفت اول را نمی‌توان واقعاً جزئی از دستگاه اعصاب محیطی به‌شمار آورد. تا هفته چهارم تکامل جنینی هسته‌های همه ۱۲ عصب مغزی تشکیل شده‌اند. همه اعصاب مغزی بجز عصب بویایی و عصب بینایی از ساقه مغز منشأ می‌گیرند.


  • محمد امین
۰۳
بهمن

تقسیم‌بندی دستگاه عصبی

تقسیم‌بندی دستگاه عصبی معمولاً بر دو مبنای کالبدشناختی (آناتومیک) و کارکردی صورت می‌گیرد.


 

دیدگاه کالبدشناختی

 

دستگاه عصبی را از دیدگاه کالبدشناختی به دو بخش تقسیم می‌نمایند، که عبارت‌اند از:


 

دستگاه عصبی مرکزی: از مغز و نخاع تشکیل گردیده‌است.


دستگاه عصبی پیرامونی: از ۱۲ جفت رشته‌های عصبی مغزی و ۳۱ جفت رشته‌های عصبی نخاع تشکیل گردیده‌است که مغز و نخاع را به سایر قسمت‌های بدن ارتباط می‌دهند. دستگاه عصبی محیطی شامل دو بخش اصلی حسی و حرکتی است. بخش حسی اطلاعات اندام‌های حس را به دستگاه عصبی مرکزی هدایت می‌کند (حس پیکری و حس احشایی)، و بخش حرکتی ارسال پیام عصبی را به اندام‌های حرکتی بر عهده دارد و خود شامل دو دستگاه مستقل می‌شود: دستگاه عصبی پیکری و دستگاه عصبی خودگردان.

 

  • محمد امین
۰۳
بهمن

دستگاه عصبی یا سیستم عصبی (Nervous System) در بدن جانوران به هماهنگی فعالیت‌های ماهیچه‌ها می پردازدو، براندام گوناگون نظارت می کند و باعث ایجاد و توقّف ورودی‌های مربوط به حواس مختلف می‌شود. وظیفه کنترل اعمال بدن بر عهدهٔ دو سامانهٔ عصبی و غده‌ای درونی می‌باشد، که از این میان، سامانهٔ عصبی، از یاخته‌های عصبی و یاخته‌های کمکی تشکیل شده‌است.

به این ترتیب دستگاه عصبی، با ساختار و کار ویژه‌ای که دارد، در جهت ایجاد هماهنگی بین اعمال سلول‌ها و اندام‌های مختلف بدن تمایز و تکامل یافته‌است. خواص ویژهٔ آن عبارت اند از تأثیرپذیری نسبت به محرک‌های خارجی، ایجاد یک جریان عصبی که نمایانگر تأثیر محرک است، هدایت جریان عصبی از یک نقطهٔ دستگاه به نقطهٔ دیگر و سرانجام انتقال آن از یک واحد عصبی به یک واحد دیگر.

 

  • محمد امین