ایمونوفارماکولوژی
همکاری فارماکولوژی و ایمونولوژی دستاوردهای زیادی را به همراه داشته است؛ از جمله بحث پیوند اعضا که برخی از آن تحت عنوان «آینده پزشکی »یاد میکنند. میدانیم که در بحث پیوند عضو اگر فرد دهنده و گیرنده از لحاظ MHCیکسان نباشند، پیوند عضو موفقیت آمیز نخواهد بود و پس زده میشود. اما با استفاده از داروهای سرکوبگر سیستم ایمنی میتوان با وجود مختلف بودن MHC پیوند را با موفقیت انجام داد. در پیوند عضو از داروهایی استفاده میشود که باید در تمام عمر مصرف شوند و به همین دلیل مدنظر داشتن عوارض جانبی در این داروها بسیار مهم است. نکتهی قابل توجه این است که ۵۰ درصد از بیمارانی که پیوند عضو انجام دادهاند، به دلیل عفونتهایی که ناشی از سرکوب سیستم ایمنی است از بین میروند. داروهای سرکوبگر فقط در پیوند عضو استفاده نمیشود و در بیماریهای خودایمن هم این داروها تجویز میشوند. از دیگر همکاریها بین این دو علم میتوان به بحث آلرژی و داروهای آنتیهیستامین اشاره کرد. در این جلسه تمرکز خود را معطوف به داروهای سرکوبکنندهی سیستم ایمنی یا immunosuppressive خواهیم کرد.
پس از معرفی داروی Cyclosporine در سال ۱۹۷۶، قدمهای موفقیت آمیزی در جهت پیوند اعضا برداشته شد. باید توجه شود که تمام پیوندها اگر در کوتاه مدت هم موفق باشند، در بلند مدت پس زده میشوند. زیرا با وجود یکسان بودن MHC که آنتیژن ماژور است، آنتیژنهای مینور را داریم که در طولانی مدت با ایجاد پاسخ ایمنی بر علیه آنها، پیوند پس زده میشود. در حالتهای مختلف پس زده شدن پیوند یعنی فوقحاد، حاد و مزمن (جلسهی ۱۹) داروها تنها در بخش حاد توانستهاند موفقیتهایی ایجاد کنند؛ چون ما فیزیوپاتولوژی حالت مزمن را نمیدانیم، در این زمینه نمیتوانیم فعالیتی داشته باشیم. ثابت شده است که اگر بیماری رد پیوند حاد را نداشته باشد یا کمتر باشد، به همان نسبت رد پیوند مزمن هم کمتر خواهد بود؛ به همین جهت پیشگیری در رد پیوند حاد به نوعی به جلوگیری از رد پیوند مزمن کمک خواهد کرد.
میدانیم که پاسخهای ایمنی شامل پاسخهای اولیه و پاسخهای ثانویه (که ناشی از فعالیت سلولهای خاطره است) هستند که پاسخ ثانویه جدیتر و قویتر است. اثر بخشی داروهای پیوند عضو در سرکوب پاسخ اولیه موفق تر بوده است.
در رد پیوند به دنبال شناسایی آنتیژنی خاص در عضو پیوندی هستیم که سیستم ایمنی به عنوان بیگانه آن را تلقی میکند(که تا حدود زیادی شناسایی شده است) تا با تولید داروهایی که به طور اختصاصی برعلیه آن آنتیژن عمل میکنند به هدفمان که حفظ عضو پیوندی است برسیم و در عین حال کارکرد طبیعی سیستم ایمنی را نیز حفظ کنیم.
داروهای سرکوبکنندهی سیستم ایمنی در پنج دسته قابل طبقه بندی میباشند:
1) Calcineurin Inhibitors
2) Target Of Rapamycin (TOR) Inhibitors
3)Cytotoxic Agents
4) Corton
5) Monoclonal Antibodies
مهارکنندههای کلسینورین (Calcineurin inhibitors)
Cyclosporine: در راس داروهای مهارکنندهی کلسینورین، سایکلوسپورین قرار دارد.اولین دارویی بود که به طور موفقیت آمیزی ظاهر شد و اکنون هم بیشترین مصرف را دارد. عمده داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی در ابتدا استفاده آنتیبیوتیکی داشتند؛ اما پس از مدتی مشخص شد که در تکثیر سلولی هم نقش مهارکننده دارند. این دارو از یک قارچ به نام تولیکوکلادیو اینفلاتوم گرفته میشود که این قارچ ابتدا در نروژ شناسایی شد.
مکانیسم اثر: وقتی دارو وارد سلول میشود به گیرندهای به نام Cyclophilin وصل میشود و کمپلکسی به نام Cyclosporine-Cyclophilin تشکیل میدهد. Cyclophilin عضوی از خانوادهای مشابه هم است که نه تنها در لنفوسیتها بلکه در خیلی از سلولها دیگر هم وجود دارد. به همین دلیل اثرات جانبی این دارو فراگیر است و علاوه بر اثرات جانبی ایمونولوژیک، اثرات جانبی دیگری نیز دارد.
در پاسخ طبیعی یک لنفوسیت به آنتیژن، وقتی لنفوسیت T آنتیژن را میبیند، کلسیم در داخل سلول افزایش مییابد. کلسیم به کلسینورین وصل میشود و کلسینورین بخش سایتوپلاسمیک یک مولکول داخل سلولی به نام NFAT (Nuclear Factor of Activated T cell)را دفسفریله میکند. بخش سایتوپلاسمیک وارد هسته شده و به بخش هستهای وصل میشود. ترکیب این ها، به پروموتور تعدادی از اینترلوکینها (IL-2,IL-4,TNF-a,INF-g ...). وصل شده و باعث بیان ژن آنها میشود؛ آخرین گام در داخل سلول ساخته شدن و ترشح اینترلوکینها به خارج سلول است.اینترلوکین ۲ باعث تکثیر بیشتر سلول میشود. وقتی اینترلوکین ۲ تولید میشود، همزمان با فعال شدن لنفوسیت، رسپتور اینترلوکین ۲ هم در سطح سلول نمایان میشود و به طور اتوکرین بر سلول اعمال اثر میکند.(اسلاید ۱۸)
اما زمانی که ترکیب Cyclosporine-Cyclophilin را داشته باشیم، به کلسینورین وصل شده، فسفریلیشن رخ نمیدهد و NFAT به داخل سلول وارد نمیشود؛ در نتیجه سایتوکاینی هم تولید نمیشود.(اسلاید ۲۰)
جذب، توزیع و دفع: سایکلوسپورین هم به فرم خوراکی و هم تزریقی وجود دارد. فراهمی زیستی(bioavailability) دارو به فرم خوراکی ۲۰ الی ۵۰ درصد است و پیک غلظت دارو در پلاسما بعد از ۳ الی ۴ ساعت ایجاد میشود. ۷۰ درصد دارو را اریتروسیتها جذب میکنند و ۱۵ الی ۲۰ درصد آن در لنفوسیتها و گلبولهای سفید تجمع مییابد. نیمه عمر آن ۶ ساعت است و توسط سیستم آنزیمی کبد (CYP3A) متابولیزه میشود. عمدتا از طریق صفرا و مقدار کمی از طریق دستگاه ادراری دفع میشود.
تداخلات دارویی: اثرگذاری دارو بر سیستم آنزیمی کبد، چه به صورت مثیت و چه منفی باید در تجویز دارو مدنظر قرار گیرد. بعضی داروها این سیستم را فعال میکنند؛ پس باید دوز دارو را بیشتر کنیم زیرا بیشتر متابولیزه میشود و بالعکس. برای مثال آنتیبیوتیکها و کورتونها، کارکرد آنزیم را محدود میکنند. پس باید مقدار دارو را کمتر کنیم تا مسمومیت دارویی رخ ندهد. برعکس فینتوئین و فنوباربیتال کارکرد آنزیم را تقویت کرده و باید دوز دارو را افزایش داد.
۲۰ متابولیت برای سایکلوسپورین شناخته شده که اثراتشان از داروی اصلی کمتر است. نوع استنشاقی این دارو هم عرضه شده است که به ویژه برای استفاده افرادی که پیوند ریه انجام داده اند، مناسب است؛ زیرا بدون اثر سیستماتیک مستقیما بر خود ریه اثر میکند خصوصا برای به تاخیر انداختن شروع برونشیولیت انسدادی.
عوارض: فرض کنید کلیهای پیوند شده و به فرد برای سرکوب سیستم ایمنی داروهایی داده اند؛ خود این داروها به دلیل نفروتوکسیسیتی کلیه را خراب میکنند! کلسترول را افزایش میدهد و افزایش کلسترول روی روده کوچک اثر منفی گذاشته و در روده رسوب میکند و در نتیجه کارکرد آن تضعیف میشود. فشار خون بالا، پرمویی(hirsutism)،هیپرپلازی لثه(gingival hyperplasia) و آسیبپذیری نسبت به عفونتها ایجاد میشود. چون سیستم ایمنی تضعیف شده فرد مستعد سرطان است.
علیرغم همه این عوارض، این دارو در پیوند اعضا، بیماریهای خودایمنی، پسوریازیس و سیکا (غدد اشکی به علت اثرات خودایمنی از بین رفته و اشک تولید نمیشود) استفاده میشوند.
Tacrolimus ،FK506 یا Prograf: داروی تاکرولیموس یا FK506 در برخی از بیماران استفاده میشود و گاها ترکیبی از تاکرولیموس و سایکلوسپورین تجویز میشود. با وجود اینکه هر دو دارو از دستهی مهارکنندههای کلسینورین هستند، اما گیرندهی داروها متفاوت است. گیرنده داروی تاکرولیموسFKBP12 است و گیرنده داروی سایکلوسپورین ، سیکلوفیلین. ولی وقتی کمپلکس تشکیل شد به کلسینورین وصل شده و شبیه یکدیگر عمل میکنند. پس هر دو دارو غیر از مکانیسم اثر مشابهی دارند.
تاکرولیموس از قارچ streptomyces tsukubaensis جدا شده و اسم دارو از مخفف اسم قارچ بدست آمده است.
مکانیسم اثر: ابتدا به رسپتور FKBP12 وصل شده و سپس به کلسینورین و در نهایت اثر مهاری دارد .(مشابه مکانیسم سایکلوسپورین، و تنها تفاوت در گیرنده) (اسلاید ۲۹)
جذب، توزیع و دفع: خوراکی یا به صورت تزریقی است. این دارو Modified relase است. یعنی با یک تاخیر دارورسانی انجام میشود. نیمه عمر دارو ۱۱.۷ تا ۳۴.۸ ساعت و فراهمی زیستی آن ۱۷ تا ۲۳ درصد است. بنابراین میتوان یک بار در روز استفاده کرد. برحسب تغذیه بیمار و سایر بیماریهایی که دارد میزان جذب متفاوت است و به طور کامل از دستگاه گوارش جذب نمیشود.
توسط آنزیم CYP3A متابولیزه شده ، در صفرا ترشح شده و عمدتا از طریق دستگاه گوارش دفع میشود. اگر با سایکلوسپورین مصرف شود توکسیسیتی برای کلیه بالا میرود.
عوارض: نفرو و هپاتوتوکسیسیتی در هر دو دارو مشابه است. هایپرتنشن در هر دو است. لرز و ترومور را داروی تاکرولیموس نسبت به سایکلوسپورین بیشتر دارد. حمله عصبی ، دیابت و نوروپاتی ایجاد میکند. برخلاف سایکلوسپورین پرمویی و هیپرپلازی لثه را ندارد؛ پس این دارو برای خانمها و بچهها استفاده میشود. ولی سایکلوسپورین را برای آقایان بیشتر تجویز میکنند. مثل سایر داروهای ایمونوساپرسیو ، عفونتهای فرصت طلب (Opportunistic )ایجاد میکند و عفونتهای قبلی را زیاد میکند. بر روی LDL و اسید اوریک تاثیری ندارد .
تداخلات دارویی: ترکیب این دارو با سایر ایمونوساپرسورها ریسک ابتلا به تومور را افزایش میدهد. به نظر میرسد قوی تر از سایکلوسپورین عمل میکند و چون قوی تر است دز کمتری نیاز است . رد پیوند اگر به سایکلوسپورین جواب ندهد از طریق این دارو جواب میگیرند. در درماتیت آتوپیک ( بیماری آلرژیک ) موثر است ، چون پاسخ زیاد سیستم ایمنی را سرکوب میکند. از یووهیت (التهاب لایهی میانی چشم) تکرار شونده از نوع شدید جلوگیری میکند.
خلاصهی مکانیسم اثر Tacrolimus و Cyclosporine :
یکی از اهداف برای سرکوب سیستم ایمنی، مهار IL-2 است.(جلوگیری از تولید، جلوگیری از اتصال به رسپتور و یا جلوگیری از انتقال پیام). آبشاری که باعث به وجود آمد IL-2میشود، فعال شدن NAFT است. پس با جلوگیری از فعال شدن NAFT میتوان از تولید IL-2 جلوگیری کرد. بلاکرهای این مسیر کمپلکس های Cyclosporine-Cyclophilin در سایکلوسپورین و –Tacrolimus FKBP12 در تاکرولیموس است.
فعال شدن سلول ←افزایش یون کلسیم داخل سیتوزول لنفوسیت← ترکیب با کالمادولین ← ایجاد ترکیبی که calcineurine را مهار میکند ← NAFTغیرفعال ←توقف تولید IL-2
v توجه: برای فهم بهتر مکانیسمها توصیه میشود اسلایدهای ۲۰،۱۸ و ۲۹ مطالعه شوند.
مهارکنندههای TOR(Target Of Rapamycin Inhibitors)
هدف این دسته از داروها Target Of Rapamycin است. در اینجا اسم مولکول همان اسم دارو است و دارویی مهاری است. عمده این داروها آنتی بیوتیک هستند و پی از آن مشخص شد که نقش توقف تکثیر را دارند.
Rapamune یا Sirolimus: گیرنده داروی سیرولیموس مانندداروی تاکرولیموس است ؛ یعنی گیرنده همانFKBP12 است. البته بعد از تشکیل کمپلکس مسیر متفاوتی دارد . مسیر مهار Target of rapamycin است.
مکانیسم اثر: زمانی که در سلولIL-2 ساخته میشود همزمان گیرنده سایتوکاین هم ساخته میشود، بعد از اینکهIL-2 به رسپتورش وصل شد پیامی در داخل سلول ایجاد میشود که در نهایت موجب تکثیر سلول میشود. وقتی Target of Rapamicine مهار شود، ارتباط رسپتور با هسته قطع میگردد و تکثیر سلول مهار میشود.
بنابراین دو عملکرد دارویی بیان شد: اول اینکهIL-2 ساخته نشود و اگر به هر دلیلی ساخته شد عملکرد دوم این است که از اثرIL-2 جلوگیری شود. معمولا این داروها ترکیبی استفاده میشوند. مثلا سایکلوسپورین به همراه سیرولیموس تجویز میگردند.
جذب، توزیع و دفع: دارو سریعا جذب میشود و اگر غذای بیمار چرب باشد در فراهمیزیستی دارو اثر میگذارد. بیشتر از طریق مدفوع و کمتر از طریق ادرار دفع میشود. آنزیمCYB2A4 این دارو را متابولیزه میکند.
تداخلات دارویی: هرچند که مصرف همزمان چند دارو اثر بهتری دارد ولی ترکیب بعضی از آنها سمیت بیشتری را ایجاد میکند. ترکیب تاکرولیموس و سیرولیموس سمیت بیشتری از سیکلوسپرین و سیرولیموس دارد. ضمن اینکه اثر داروها در بیماران متفاوت است. بعضی داروها روی سیاهپوستان یا سفیدپوستان اثرات متفاوتی دارد.بهتر است داروها وقتی در جمعیتی با ژنتیک متفاوتی وارد میشوند، اثر آنها در جمعیت جدید بررسی شود.
عوارض جانبی: میتواند واکنش آلرژیک داشته باشد. در مورد ریسک عفونت و لنفوم که نوعی سرطان است ، مانند سایر داروهاست. نفروتوکسیک نیست ولی چون جلوی تکثیر سلول را میگیرد، در ترمیم زخم تاخیر ایجاد میکند. پس اگر کسی جراحی پیوند عضو انجام داده بعد از جند هفته این دارو را تجویز میکنند و در ابتدا این دارو تجویز نمیشود.
استفاده کلینیکی: این دارو نفروتوکسیک نیست و در نارسایی کلیوی مزمن کاربرد دارد. چند هفته بعد از جراحی تجویز میشود. در درمان سرطان استفاده میشود زیرا جلوی تکثیر سلولها را میگیرد.
کورتون عوارض بسیاری برای بیمار دارد و سعی بر این است که در داروهای جدید از کورتون استفاده نشود. در مورد سیرولیموس این ادعا مطرح است که از کورتون استفاده نشده است.
به خاطر تنگی عروق کرونر استنتی در این عروق میگذارند ولی پس از مدتی سلولها روی آن مینشینند و دوباره تنگی ایجاد میشود. در حال حاضر استنتی ساخته شده که از خودش سیرولیموس آزاد میکند و جلوی تکثیر سلول در روی استنت را میگیرد.( Sirlimus-eluting stents) چون جلوی تکثیر سلولی را میگیرد در سرطان هم استفاده میشود.
Cytotoxic Agents
Mycophenolate Mofetilیا Cellcep : داروی Mycophenolate Mofetil با نام تجاری Cellceptیک ماده آنتیباکتریال است و برای سرکوب سیستم ایمنی استفاده میشود .توسط FDA تایید شده و در رد پیوند حاد کلیه و قلب مورد استفاده قرار میگیرد.
مکانیسم اثر: نوکلئوتید گوانوزین برای تولید DNA نیاز است. لنفوسیتهای Bو T برای بیوسنتز پورینها ، به سنتز جدید نوکلئوتید نیاز دارند. در صورت استفاده از دارو ،گوانوزین در اختیار سلول قرار نمیگیرد و برای سلول سایتوتوکسیک است.(اسلاید ۴۳)
جذب، توزیع و دفع: سریعا به صورت خوراکی جذب میشود، فراهمی زیستی آن از طریق دهانی ۹۴٪ است. قسمت بیشتر دارو از طریق ادرار و قسمت اندکی از طریق مدفوع دفع میشود. اینترکشن دارو با آنتیاسیدها باعث جذب محدود دارو میشود ( جذب کاهش مییابد) اگر با تاکرولیموس استفاده شود برخلاف سایکلوسپورینها فراهمی زیستی افزایش مییابد. با آنتی بیوتیکها از جمله مترونیدازول و فلوروکینولونها کم میشود.
عوارض جانبی: اثرات جانبی دارو شامل درد شکم ، اسهال و یبوست متناوب ، مشکلات پوستی ، تنفسی و ادم محیطی است. مثل سایر داروهای ایمونوساپرسیو، ریسک عفونت را افزایش میدهد. باعث تب ناشی از دارو میشود. سردرد ، سرگیجه، لوکوپنی و آنمی ایجاد میکند. برای جلوگیری از رد پیوند معمولا ترکیبی از داروهای مختلف استفاده میشود. این دارو یک داروی Prophylactic است پس پیشگیری میکند و برای درمان رد پیوند مزمن و یا پیشرفت رد پیوند حاد نمی تواند استفاده شود.
مونوکلونال آنتیبادیها (Monoclonal Antibodies)
مونوکلونال آنتیبادی را در موش تولید میکنند. وقتی مونوکلونال آنتیبادی استفاده میشود ، بدن علیه بخش موشی مونوکلونال آنتیبادی پاسخ ایجاد میکند. تحت عنوان HAMA (Human anti mouse Antibody) تجویز مونوکلونال آنتیبادی بار اول موثر است ولی بار دوم که دارو استفاده میشود ، اثر قبلی را ندارد، به دلیل اینکه آنتیبادی که در بدن فرد گیرنده تولید شده باعث میشود کارکرد آنتیبادی تزریقی کاهش یابد و بی اثر شود. برای اینکه به این مشکل غلبه کنند ، قسمت عمده آنتیبادی را به آنتیبادی انسانی تبدیل میکنند و فقط قسمت گیرنده آنتیژن باقی میماند.
دو دسته بندی کلی وجود دارد:
بعضی در حدود ۶۰ الی ۷۰ درصد انسانی شده است که بیشتر مربوط به بخش Fc بوده و بخش کمی از Fab موشی باقی مانده که به آنها chimeric گویند.
در بعضی همه ی ایمونوگلوبولین انسانی شده است به جز مناطقی که به آنتیژن اتصال دارند (CDR)، در واقع بیش از ۹۰ درصد ایمونوگلوبولین انسانی شده است که Humanized گفته میشود. بنابراین آن دسته از واکنشها را که در chimeric رخ میداد نداریم.
نسل اول آنتیبادی موشی ← Fc راHumanize کردن(تبدیل شدن به آنتیبادی chimeric) ← تغییر در بخش ثابت Fab و فقط موشی ماندن CDR ها (تبدیل شدن به آنتیبادی Humanized) ← CDRها هم تبدیل به سکانس انسانی شدن(Human)
در مورد دو دارو در این دسته صحبت میکنیم:
Daclizumab یا زیناپکس( آنتیبادی مونوکلونال انسانی): برای پروفیلاکسی (پیشگیری) است. نیمه عمر دارو ۲۰ روز است. در پیوند عضوها استفاده میشود. این دارو از Humanized ها میباشد که ۹۰ درصد حاویIgG و ۱۰ درصد ساختار موش است داکلیزوماب رسپتور IL-2 را هدف قرار میدهد. این دارو بخشی از گیرنده اینترلوکین ۲ را مورد هدف قرار میدهد که تحت عنوان CD25 یاTAK یاد میشود. وقتی که سلول فعال میشود، این بخش CD25 ساخته میشود(این بخش خیلی اختصاصی است)؛در واقع بخشهای دیگر گیرنده اینترلوکین۲ ساخته شده و هنگام فعال شدن این بخش TAK به گیرنده متصل شده و آن را کامل میکند و اگر دارو از راه برسد، گیرنده را Block یعنی غیر فعال میکند. با این حال خیلی هم ایدهآل نیست؛ چون همه گیرندههای IL-2 را غیرفعال میکند، در صورتی که باید فقط در عضو پیوندی این کار را انجام دهد. .
· این دارو با اینتروال دوهفتهای انجام میشود و با داروهایی نظیر Cyclosporine، Tacrolimus یا MMF و کورتیکواستروئید به صورت ترکیبی میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
· از Cyclosporine استفاده میشود تا IL-2 ساخته نشود، از Sirolimus استفاده میشود تا پیام گیرنده IL-2مخابره نشود، از داکلیزوماب استفاده میشود تا جلوی گیرنده IL-2 را بگیرد.
· ماب یه معنای مولکول آنتیبادی مورد نظر است. داروهای مولکول آنتیبادی، دقیقا همان مولکولی که را که میخواهیم را از کار میاندازد( دیگر تاثیری در سلولهای غیرمرتبط ندارد)؛ بنابراین ایدهآلantigen specificity تقریبا حاصل میشود.
· از عوارض این دارو میتوان hypersensitivity را نام برد. حسن این داروهای بیولوژیک این است که عوارض داروهای دیگر را ندارد(چون اختصاصی عمل میکند، آزاد شدن بخشی از واسطههای شیمیایی درون سلول را ندارد و تحمل دارو برای بیمار خیلی خوب و آسان است.
Basiliximab یا Simulect : Chimeric است. ۶۰ درصد انسانی و ۴۰ درصد غیر انسانی است. ساختار انسانی اش IgG1K است. Affinity اش نسبت به داکلیزوماب بیشتر است. همانند داکلیزوماب دارای نقش پروفیلاکسی است. تا ۳۰ درصد رد پیوند را کاهش میدهد. اگر بیمار نسبت به این دارو حساسیت داشته باشد، نباید استفاده کنیم.
نکته:داروهایی وجود دارند که عوارض خطرناکی دارند؛ برای اینکه به سطح عارضه نرسند باید مقدار استفاده کمتر باشد و اگر کم باشد، اثر ندارد. برای حل این مشکل از چند دارو استفاده میکنند؛ به این صورت که از هر دارو به میزان کم و زیر میزان ایجاد کنندهی عوارض جانبی بهره میبریم و این داروها هم افزایی دارند و در عین حال عارضه هم ندارند و درمان هم ایجاد شده است. مثل بیماران پیوند عضوی
نکته: یکی از مهم ترین رسپتورهای سطحی برای IL-2، CD25است.
CD3 هم به تحریک T-cell کمک میکند.
درin vitro ← برای تکثیر T-cell از OKT3 استفاده میکنند(یک فعال کننده).
در in vivo ← وقتی مونوکلونال آنتیبادی به رسپتور میچسبد، Fc آزاد میشوند که هدف خوبی برای فاگوسیتوز و ماکروفاژها میشود؛ یعنی از طریق ماکروفاژها جذب میشوند و از طرفی سیستم کمپلمان به شدت فعال میشود و کمپلمان T-cellهایی را که CD3 فراوان دارند و مونوکلونال آنتیبادی به آنها متصل میباشد را حذف میکند.