مخچه
مُخچه عریض ترین قسمت مغز عقبی(hind brain) است که در حفرهٔ جمجمهای عقبی(posterior cranial fossa) قرار دارد.
مخچه از نظر لغوی کلمهای لاتین بوده و به معنی مغز کوچک میباشد. مخچه بزرگترین بخش پسمغز است و در حفرهٔ مغزی پسین یعنی در عقب بصل النخاع و پل مغزی و در زیر چادرینه مخچه قرار میگیرد.
مخچه مسئول هماهنگ کردن حرکات ارادی بدن میباشد. در بخش قدامی، مخچه در مجاورت با بطن چهارم مغزی، پل مغزی و بصل النخاع قرار گرفته و در ناحیهٔ خلفی تحتانی در مجاورت با بخش صدفی استخوان پس سری و در ناحیهٔ فوقانی در مجاورت با چادر مخچهای قرار دارد.
مخچه ظاهری شبیه تخم مرغ داشته و دچار مقداری تغییر شکل شده است، بدین معنی که از بالا به پایین پهن شده و در خط وسط فشرده شده و از طرفی به طرف دیگر کشیده شده است.
مخچه وزنی معادل با ۱۵۰ گرم دارد (مردان بزرگسال). در بالغین وزن مخچه یک هشتم و در اطفال یک بیستم وزن مغز را تشکیل میدهد.
اعمال مخچه
هر نیمه از مخچه، همان طرف بدن را کنترل میکند، از این نظر عملکرد مخچه مغایر عملکرد سایر بخشهای مغز است، زیرا در اکثر موارد، هر قسمت از مغز، بخش مخالف (طرف مقابل) خود را در بدن کنترل میکند. اعمال عمدهای که مخچه انجام میدهد عبارتند از: ۱- هماهنگ کردن حرکات بدن، که همین امر سبب توازن، نرمی و دقت در حرکات بدن میشود و این وظیفه برعهدهٔ مخچهٔ جدید میباشد. هرگونه اختلالی در عمل مخچه باعث ایجاد آتاکسی (ataxia) و ترمور Tremor میشود که آتاکسی نوعی بی نظمی در حرکات عضلات بدن است و ترمور نیز حرکت غیر ارادی در نتیجهٔ انقباضات متناوب عضلات متقابل میباشد. ۲- مخچه همچنین باعث کنترل تونیسیتهٔ عضلات، وضعیت بدن و تعادل آن میشود که این عمل بیشتر به عهدهٔ مخچهٔ قدیم میباشد و ضایعات این بخشها سبب ایجاد هیپوتونی(hypotonia) یا کاهش تونیسیته و ضعف عضلانی و تعادل بدن می شود. ضایعات مخچهای (ترمورها و آتاکسی ارثی) دارای یک سری علایم و نشانهها میباشند که در مجموع به نام سندرم مخچهای نامیده میشوند، علایم این سندرم عبارتند از: - هیپوتونی (ضعف عضلانی و کاهش تونیسیتهٔ عضلات) - intention Tremors (حرکات غیرارادی در نتیجهٔ انقباضات متناوب عضلات متقابل که توسط آزمایشهای finger-nose و Hell-knee مشخص میشود) - Adiadochokinesia یا ناتوانی در انجام حرکات هم آهنگ و یکنواخت و سریع و مکرر نظیر سوپیناسیون و پروناسیون - دودوئک Nystagmus یا حرکات آونگی یا چرخی مداوم کرهٔ چشم - scanning speech (گویایی منقطع و با تقطیع سخن گفتن) - ataxic gait یا راه رفتن نامنظم و بیثبات و لرزان - علایم دیگر نظیر زانوی آونگی (pendular knee) و حرکات جهشی و ارتجاعی ضایعات بخش میانی مخچه یا کرمینه باعث بی نظمی در وضعیت تعادلی بدن میشود، نظیر آتاکسی تنهای(truncal ataxia) و ضایعات بخش جانبی مخچه یا نیمکرههای مخچهای باعث ناهماهنگی در حرکات ارادی بدن میشود.
وظیفه و نحوهٔ عملکرد
مخچه به تنهایی نمیتواند باعث کنترل اعمال عضلانی شود. بلکه همیشه با همکاری سایر سیستمهای کنترل حرکت، عمل میکند. مخچه نقشهای عمدهای در زمان بندی فعالیتهای حرکتی و در رفتن سریع و نرم از یک حرکت به حرکت بعدی بازی میکند. به طورکلی مخچه دارای تقریباً ۳۰ میلیون واحد عملی تقریباً یکسان است. اگر چه اکثر تصمیم گیریها به وسیله قشر (کورتکس) مغز صورت میگیرد، اما چگونگی تنظیم تعادل، تونسیته عضلات، جهت حرکات و میزان نیروی لازم جهت انجام یک حرکت به وسیله عضلات و نیز تعیین این که کدام عضو این حرکت را انجام دهد به عهده مخچه است.
مخچه از قدیم یک "ناحیه ساکت مغز" خوانده شده است و این موضوع به طور عمده به این دلیل است که تحریک الکتریکی این ساختار هیچ گونه احساسی تولید نمیکند و به ندرت موجب حرکت میشود. با این وجود حذف مخچه واقعاً موجب غیرطبیعی شدن شدید حرکت ما میشود. مخچه به ویژه برای کنترل فعالیتهای عضلانی بسیار سریع از قبیل دویدن، ماشین نویسی، نواختن پیانو و حتی صحبت کردن اهمیت حیاتی دارد. نبود این ناحیه از مغز موجب ناهماهنگ شدن تقریباً کامل این فعالیتها میشود. با وجودی که نبود مخچه موجب فلج شدن هیچ عضلهای نمیشود. اما چگونه مخچه میتواند تا این حد مهم باشد در حالی که هیچ گونه توانایی مستقیمی برای ایجاد انقباض عضله ندارد؟ پاسخ این است که مخچه به برنامه ریزی متوالی (حرکت پشت سر هم) فعالیتهای حرکتی کمک کرده و هم چنین فعالیتهای حرکتی بدن را به طور مرتب کنترل میکند و آنها را تصحیح میکند تا این حرکات با پیامهایی که از طرف مغز دیکته میشود، مطابقت پیدا کند.
در واقع مخچه به طور مداوم اطلاعات جدید را از نواحی کنترل حرکت (در مغز و نخاع) دریافت میکند. هم چنین اطلاعاتی از قسمتهای مختلف بدن از قبیل ماهیچه، مفصل، پوست، چشم و گوش دریافت میکند. سپس مخچه حرکاتی را که واقعاً انجام شدهاند را با حرکاتی که مورد نظر سیستم حرکتی بوده مقایسه میکند. اگر این دو حرکت به طور رضایت بخشی با هم نخوانند، آن گاه پیامهای مناسب برای لحظهای مجدداً به داخل سیستم حرکتی ارسال میشوند تا سطوح فعالیت عضلات ویژه را کاهش یا افزایش دهند. همچنین مخچه هنگامی که حرکت کنونی فرد هنوز در حال انجام است، در برنامه ریزی حرکت متوالی بعدی (در جزیی از ثانیه جلوتر از آن) به قشر مغز کمک میکند. مخچه از حرکات کنونی خود نیز درس میگیرد. به این معنی که اگر حرکتی آن طوری که دقیقاً مورد نظر بوده انجام نشود، مدار نورونی مخچه یاد میگیرد که دفعه بعد حرکت قوی تر یا ضعیف تری انجام دهد و انقباضات بعدی عضله را با حرکات مورد نظر تطبیق دهد. از جمله علایمی که نشانه صدمه خوردن به مخچه است، عبارتند از: اختلال در تکلم، تلوتلو خوردن هنگام راه رفتن و لرزش در جریان انجام کار ارادی. هم چنین صدمه به مخچه باعث میشود که شخص توانایی انجام حرکات دقیق را نداشته باشد. به عنوان مثال نتواند خط راست بکشد یا با چکش روی میخ بکوبد. البته باید توجه داشت که نوع اختلال ایجاد شده بستگی به نوع آسیب وارد شده دارد. به عنوان مثال در صورت وارد آمدن آسیب جزیی به قشر مخچه، فرد میتواند حرکات معمول خود را به آهستگی انجام دهد.
ویژگیها
مخچه مانند مخ از دو نیمکره چپ و راست تشکیل یافتهاست که توسط بخشی به نام کرمینه از هم جدا شدهاند.
مخچه از بخش خاکستری در خارج و ماده سفید در مرکز تشکیل شدهاست.
سایر نورونهای حسی ماهیچهها به مخچه میرود و نیز از چشم و گوش نیز شاخهای از عصب به مخچه میرود.