مارس 2008 (اسفند 1386) دلفینی به نام «موگو» خود را به دو نهنگ گیر افتاده می رساند و با آنها حرف می زند و بعد آنها را به محل امنی راهنمایی می کند. آیا ارتباط بین گونه های مختلف حیوانات امر رایجی است؟ تا پیش از اینکه دلفین پوزه بطری خود را به نهنگ های عنبر کوتوله گیر افتاده در نزدیکی ساحل یکی از جزیره های نیوزیلند برساند، آنها در وضعیت بدی قرار داشتند اما وقتی دلفین رسید، توانست آنها را راضی کند تا آنجا را ترک کنند و تا محل امنی دنبال او بروند.
توانایی بعضی از حیوانات در ارتباط برقرار کردن به خوبی شناخته شده است. اگرچه بسیاری از پستانداران توانایی درک زبان انسان ها را دارند اما فاقد این توانایی اند که خود چیزی به زبان انسان ها بیان کنند؛ هر چند میمون ها از اشاره های دست استفاده می کنند. آنچه اطلاعات چندانی در مورد آن نداریم، ارتباط بین گونه های متفاوت است.
این احتمال وجود دارد که دلفین ها و نهنگ ها بتوانند با هم ارتباط برقرار کنند اما این امر به این معنی نیست که مثل انسان ها این کار را انجام می دهند؛ قطعا دلفین به نهنگ ها نگفته است: «هی رفقا! اقیانوس آزاد از آن طرف است، دنبال من بیایید.»
جاستین گرگ، معاون رییس پروژه ارتباطات دلفین ها به بی بی سی می گوید: «دلفین ها از سه روش برای ارسال پیام به هم استفاده می کنند؛ سوت زدن، تیک تیک کردن و حالت های بدن. این احتمال وجود دارد که نهنگ های عنبر کوتوله که از لحاظ اندازه و رنگ شبیه دلفین های پوزه بطری هستند، از روش های مشابهی برای ارسال پیام استفاده کنند همان طور که گونه های مختلف6 دلفین با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. همچنین این احتمال وجود دارد که نهنگ ها موجودی ناآشنا اما شبیه خودشان دیده اند و آن را دنبال کرده اند و ارتباط برقرار کردن بین آنها، خیالپردازی ما باشد.»
حیوانات به هم چه می گویند؟
بایدبه خاطر داشته باشیم که حتی اگر واقعا ارتباطی در کار بوده است، دلفین از دستورالعمل با جزییاتی مثل آنچه ما به عنوان زبان می شناسیم استفاده نکرده است. این فرضیه که دلفین ها زبانی دارند که ما می توانیم آن را رمزگشایی کنیم کنار گذاشته شده است. خیلی ساده، دلفین ها، مانند فیل ها و مورچه ها از نظام ارتباطی پیچیده ای استفاده می کنند و زبان ندارند.
دلیل های زیادی وجود دارد که چرا گونه های متفاوت حیوانات ارتباط برقرار می کنند. آنها از نظام های ارتباطی جانوران دیگر برای دستیابی به منافع خودشان بهره برداری می کنند. گاهی این منافع برای هر دو (یا چند) گونه یکسان است. در نتیجه آنها اطلاعات شان را با هم به اشتراک می گذارند.
گونه ای از مورچه ها از محل زندگی شته ها محافظت و در عوض مواد قندی دریافت می کنند. آنها به روش شیمیایی و فیزیکی با هم ارتباط برقرار می کنند. پرندگان عسل خوار نیز حیوانات بزرگ جثه مثل گورکن ها را به سمت محل کندوی زنبورها هدایت می کنند تا آنهاکندو را تکه تکه کنند و هر دو جانور از عسل درون آن بهره مند شوند.
نحوه ارتباط بین این دو حیوان این گونه است که پرنده اطراف گورکن پرواز می کند تا توجه اش را به خود جلب کند. سپس به سمت کند و پرواز می کند و در طول مسیر مطمئن می شود که آیا گورکن هنوز او را تعقیب می کند یا نه. اگر گورکن دنبال پرنده نرود، پرنده دوباره به سمت گورکن می رود و تمام این کارها را مجددا انجام می دهد.
ارتباط بین جانوران معمولا یکطرفه و کاملا غیرعمدی است. گونه ای از میمون های آفریقایی به آواز گونه ای سار گوش می دهند تا بفهمند چه نوع جانور شکارگری در آن نزدیکی است. سپس این میمون ها بر اساس نوع شکارچی تصمیم می گیرند چه عملی انجام دهند؛ اگر شکارچی پرنده باشد از درختان پایین می آیند و اگر پلنگ باشد از درختان بالا می روند. به این ترتیب احتمال زنده ماندن شان را افزایش می دهند.
ارتباط بین گونه های مختلف معمولا به شیوه استراق سمع انجام می شود اما نباید این عمل را مثل استراق سمع در دنیای انسان ناپسند تصور کرد چون جانوران به طرز ناآگاهانه ای آن را انجام می دهند. این عمل، سازوکاری است که نسبتا خودکار انجام می شود و حیوانات با هدف برنامه ریزی کردن یا نقشه کشیدن آن را انجام نمی دهند. آنها تلاش می کنند بهترین و مناسب ترین اطلاعات را به دست بیاورند و بخت بقای خود را بهینه سازی کنند.