رهایش ایرسولهای درمانی از 1956 تا 1986
رهایش اورسلهای درمانی از 1956 تا 1986
دوره 1956 تا 1986 شاهد مدرنیزهسازی رهایش اورسلهای درمانی و معرفی دستهای از دستگاههای اورسل دارویی بود که امروزه نیز کاربرد فراوانی دارند. معرفی MDI در 1956 یکی از گشایشهای مهم در حوزه درمان بیماریهای تنفسی و بخصوص آسم بود. MDI اولین افشانهی بود که رهایش موثر دارو در ریه را بصورت سریع و آسان محقق میساخت و از این رو به مهمترین سیستم رهایش برای درمان آسم تبدیل شد. دستگاههای افزونهای برای بهبود راندمان MDIو غلبه بر چالشهای ناشی از هماهنگسازی بیمار معرفی گردند. در همان زمان که MDIها بر بازار آن دوران حاکم بودند، دو دستگاه مهم و جدید DPI نیز به بازار عرضه شدند و بینشهای مهمی درباره تهیه فرمولهای مناسب DPI بدست آمد. علاوه بر این معرفی آلبوترول یکی از گشایشهای مهم در حوزه درمان آسم قلمداد گردید. از بین داروهای مهمی که در آن دوران برای استنشاق معرفی شدند میتوان به کرومولین سدیم(معروف به کروموگیلات سدیم) و استروئید و دیاپروپیونات بیکلومتازون اشاره کرد.
رهایش اورسال دارویی از 1987 تا حال
دوره 1987 تا زمان فعلی دوره رشد و نوآوری بیسابقه در حوزه رهایش اورسل دارویی بوده است. فروش سالانه افشانههای دارویی از 7 میلیارد دلار بهدر 1987 به 36 میلیارد دلار در 2014 افزایش یافته است و در این سال بیش از 90 میلیارد افشانه به بیماران فروخته شده است. تعداد محصولات دارویی برای رهایش دارو به جهاز تنفسی نیز به میزان چشمگیری افزایش یافته است. امضای پروتکل مونترال در سپتامبر 1987 صنعت اورسل دارویی را کاملاً متحول ساخت و شکلگیری موج جدیدی از توسعه و ابداع دستهای از محصولات افشانه منجر گردید و در نهایت HFA MDIها را پدید آورد و افزایش تعداد DPIها و همچنین توسعه انواع سیستمهای نبولایزر را به همراه داشت. چندین تغییر مهم در دینامیکهای بازار باعث گردید چشمانداز صنعت اورسل دارویی این دور کاملاً متحول گردد. افزایش نوآوری بواسطه افزایش چشمگیر سختگیریهای قانونی برای کسب تاییدیه دستگاههای جدید، دشوارتر گردید. توسعه داروها و دستگاههای بهتر برای رهایش همراه با بازاریابی تهاجمی به ظهور داروهای انقلابی منجر گردید بخصوص داوروهای ترکیبی که حاوی مقدار زیادی بتای وسیعالاثر (LABA) و یک کورتیکوستروئید بودند. در نهایت دوران پس از 1987 شاهد تلاشهای تاریخی برای توسع افشانههای انسولی برای درمان غیرتهاجمی دیابت نیز بوده است.
واکسنهای خوشطرح غالباً شامل پادتن، سیستم رهایش و داروهای کمکی خاصی هستند که پاسخهای قابل پیشبینی دستگاه ایمنی در برابر پادتن کواینکولهشده[1] را فعال میسازند. بسته به مکانیسم اجرایی میتوان داورهای کمکی را به دو دسته محرکهای دستگاه ایمنی[2] و سیستمهای رهایش تقسیمبندی کرد. دسته اول با گیرندههای خاص مانند گیرندههای عوارضمانند(TLR) و سنسورهای درونی روی APCها واکنش میدهند. سیستمهای رهایش که تا حدودی به عنوان داروی کمکی نیز عمل میکنند، به جذب پادتن توسط APCها کمک خواهند کرد و ممکن است شارش APCهای حرفهای به سایت تزریق را افزایش دهند.
موفقیت واکسیناسیون نه تنها به دستگاه مولفههای ایمونوژنیک بلکه به ویژگیهای دستگاه رهایش نیز بستگی دارد. بدیهی است که انتخاب اجزاء موثر واکسن و فرمولاسیون یک سیستم خاص در زمینه ساخت واکسنهای مدرن از اهمیت بسیاری زیادی برخوردار است.
مکانیسم اجرا(اثرگذاری): داروهای کمکی به دو صورت عمل میکنند یا محرکهای دستگاه ایمنی را ایجاد میکنند و یا اینکه رهایش هدفمند دارو را به اجرا میگذارند: بسیاری از سیستمهای رهایش واسکن، مخزن خاصی را در سایت تزریق بوجود میآورند که پادتن در آن ذخیره شده و به تدریج آزاد میگردد و تحریک مداوم دستگاه ایمنی برای تولید تیترهای پادتن ماندگار را باعث خواهد شد. مکانیسم فوق، پرکاربردترین مکانیسم اجرایی برای افزایش دوام پاسخ ایمنی با استفاده از سیستم رهایش واکسن با استفاده از لیپوزومها، ریزکرهها و امولسیونها میباشد. تاثیر مخزن در 1926 در رابطه با خاصی کمکی زاج گزارش شده است. پادتنهایی که بواسطه واکنش الکترواستاتیک بین زاج و پادتن در زاج جذب میشدند، جذب پادتن و آزادسازی توسط APCها را افزایش می دادند. انواع داورهای کمکی مانند Completer Freund Adjuvant and و میکرو/نانوذرات زیستتجزیهپذیر نشان دادهاند که در صورت جذب توسط APC عملکرد بسیار بهتری خواهند داشت. کیسههای سورفکتانت غیریونی(NISV) و PLGA نشان دادهاند که میتوانند راندمان رسانش پادتن را 10 تا 100 برابر افزایش دهند. جالب اینجاست که رسانش APCها به روش فوق توسط PLGA یا NISV بدون فعالسازی DC رخ داده است. اما برخی از داروهای کمکی باعث تحریک ذاتی دستگاه ایمنی میشوند من جمله بیشتنظیم سیتوکینهای التهاب و کموکینها در سایت تزریق. به عنوان مثال MF59 توانستند بیان CCR2 را به میزان چشمگیری افزایش دهد و رهایش جاذبهای شیمیایی مانند مولکولهای CCL2 و CCL3 را القا کند. ASO3 نمونه دیگری است که عامل 3 تحریککننده روده بزرگ و IL-6 و کموکینهای مصرفکننده لوکوسیت CCL2, CCL3, CCL5 در سایت تزریق میباشد. شناسایی اجزاء الگوی مولکولی داروهای کمکی دارای گیرنده پاتوژنویژه در APC در اغلب موارد به تحریک دستگاه ایمنی منجر میگردد. APCهای بالغ، بیان کلاس 2 MHC و مولکولهای همتحریککننده را بیشتنظیم میکنند و در ادامه از نقطه تزریق به غدد لنفاوی تخلیهکننده می رود تا با سلول Bیا T پادتنویژه واکنش دهد و پاسخهای ایمنی را فعال سازد. در کل عملکرد داروی کمکی بسیار پیچیده است و بسته به نوع و عملکرد آن بصورت رسانش پراکنده پادتن و/یا فعالسازی توسطAPCها متفاوت میباشد.