انواع آنتی ژن
چند نوع آنتیژن، از لحاظ گروههای سازنده وجود دارد؛ پروتئینی، لیپیدی، نوکلئیک اسیدی و قندی.
T cell ها آنتی ژن های پپتیدی را میشناسد.
1) آنتی ژن وابسته به تیموس: آنتی ژن باید پروتئینی باشد.
یعنی B cell بعدا برای پاسخ دهی به آنتی ژن به T cell نیاز دارد. (T cell به آنتیژنهای پروتئینی پاسخ میدهد.)
B cell ها به انواع آنتی ژن ها پاسخ می دهند اما برای Isotype switching و خاطره و Affinity maturation آنتی ژن باید پروتئینی باشد.
آنتی ژن های وابسته به تیموس Polyclonal activation ندارند.
آنتی ژن غیر پروتینی سلول خاطره نمیدهد. سلول B زمانی memory میدهد که کنارش T cell باشد (پس یعنی باید آنتیژن پروتئینی باشد.)
ü هر آنتی ژنی که توسط هم سلول های B و هم T شناسایی شود و باعث ایجاد خاطره شود وابسته به تیموس است.
v برای تهیه واکسن های غیرپروتئینی از کانژوکیشن کردن آن با پروتئین استفاده می شود. (برای اثر بخشی بهتر آن)
Thymus-dependent ها بیشتر پروتئینهای محلول اند.
Polyclonal activation ها باعث فعال شدن T independent میشوند. (مثل کپسول در باکتری)
2) آنتیژن مستقل از تیموس (T independents) : دو نوع اند:
پاسخ ایمنی هومورال داریم اما به شدت پاسخ ایمنی یک پروتئین نیست.
Isotype switching برای پلی ساکارید نداریم چون T cell قند را نمیشناسد که کمکش کند Isotype switching انجام دهد.
(شرط لازم برای انجام این عمل، شناسایی آنتی ژن توسط T cell است که در اینجا به علت پروتئینی
نبودن آنتی ژن، این عمل صورت نمیگیرد.)
در امتحان برای این مورد هرچه آنتی ژن غیرپروتئینی دیده شد جواب نیست J (چون باعث فعال شدن T cell نمی شوند.)
Affinity maturation: یعنی هرچه به انتهای پاسخ ایمنی برویم، قدرت اتصال آنتی ژن به آنتی بادی بیشتر می شود.
B cell
برای Isotype switching
و Affinity maturation نیاز به کمک T cell
دارد و T cell
هم فقط آنتیژن پپتیدی را میشناسد.
آنتیژن های غیرپروتئینی باعث فعال شدن T cell نمیشود.
T cell هم وقتی نباشد class switching و Affinity maturation در B cell رخ نمیدهد و پاسخ ایمنی و
همورال خوبی نخواهیم داشت و memory
هم نخواهیم داشت.
در نوع 2 پاسخ همورال محدود است و در نوع 1 polyclonal activation داریم، چون تکرار واحد ها زیاد است.
polyclonal activation و Affinity maturation یعنی هرچه به انتهای پاسخ ایمنی برویم قدرت اتصال آنتیژن به آنتیبادی افزایش پیدا میکند.
پس ایجاد memory ، affinity maturation و class switching مربوط به آنتیژن هایی است که در کنار B cell، T cell هم باشد و این یعنی آنتیژن پروتئینی باشد.
Thymus Dependent یعنی T cell، چون T cell در تیموس بلوغ پیدا میکند به همین دلیل میگویند Thymus dependent.
® یک دم که انجام دهیم مقدار زیادی باکتری، قارچ و ویروس وارد میشوند، بعد از آن چه اتفاقی میافتد؟ (بحث پیرامون B بالغ)
سیستم ایمنی ذاتی وجود دارد مثل سورفاکتانتهای ریه و ماکروفاژها. حال، بر فرض یک ویروس یا آنتیژن باکتریایی از سد اپیتلیال ما رد شد. چه اتفاقی میافتد؟
ü
شروع پاسخهای ایمنی همیشه از غده
لنفاوی است. مثلا الآن یک سوزن آلوده به لشمانیا یا باکتری به خود زدیم؛
آیا پاسخ ایمنی در همان محل شکل میگیرد؟
خیر، آنتیژن باید برود در اولین و نزدیکترین غده لنفاوی و آنجا T cell یا B cell (هر کدام که بخواهد) را فعال
کند، حالا اینB cell
و T cellهای فعال برمی گردند
به محل ورود آنتیژن و شروع به مقاومت کردن بکنند.
آنتیژن وارد بدن شد و درنتیجه میخواهد B cell را فعال کند. چه اتفاقی میافتد؟
ü Antigen Presenting Cellها دندریتیک سل،ماکروفاژ، سلول B
غدد لنفاوی دارای B cell zone و T cell zone هستند.
B cell zone محل تجمع B cell هاست که به آن فولیکول میگویند. T cell zoneهم محل تجمع T cell است.
B cell های معمولی یعنی همان B cell هایی در غدد لنفاوی در فولیکول هستند، وقتی آنتیژن به آنها میرسد و میچسبد فوری توسط آنتیبادی (گیرنده آنتیژنی) گرفته میشود.
میدانیم در فولیکول ها ممکن است 710 جور سلولB باشد، آن سلولB ای که باید این آنتیژن را بشناسد فوری به آن میچسبد. وقتی چسبید فوری یک سیگنال به سلول B میدهد و باعث افزایش بیان MHC کلاس 2 و مولکول کمک تحریکی مثل B7, CD80, CD86 میشود.
آنتیبادی B cell به آنتیژن چسبید، همزمان که چسبید باعث تحریک B cell میشود. با تحریک B cell بیان MHC کلاس 2 بالا میرود و همچنین B cell این آنتیژنی که به آنتیبادیاش چسبیده را قورت میدهد و در سطح MHC کلاس دو خودش present میکند ( APC است)
وقتی آنتیژن present شد آن را به T cell
عرضه میکند، این اتفاق در فولیکول میافتد.
به سلول های T
ای که در فولیکول هستند T follicular helper میگویند ( TFH)
پس درواقع B cell آنتیژن را به T cell هایی که در فولیکول هستند یعنی TFH ها عرضه میکند. وقتی که آنتیژن را عرضه کرد به T cell دستور میدهد که بیان CD40L خود را بالا ببرد و فوری میانکنش بین CD40L و CD40 اتفاق میافتد.